بعد از اعتراض صنفی که در اسفند سال 1390 علیه تبعیض صورت گرفته توسط مدیر عامل وقت شرکت فرودگاههای کشور، جای خالی فضایی مجازی آزاد برای اطلاع رسانی، نظرخواهی و ... بین همکاران در اداره کل ارتباطات و ناوبری احساس شد. با پیشنهاد تعدادی از همکاران در واحد مرکز کنترل تجهیزات ارتباطی فرودگاه مهرآباد (محل کار من) و با همت آقای مطهری نژاد وبلاگی در سایت پرشین بلاگ راه اندازی شد که مدیریت آن به من واگذار گردید. این وبلاگ که بنام mavccs شکل گرفت یکسال اداره شد و بنا به دلایل نامعلومی فیلتر شده و از روی سایت پرشین بلاگ پاک شد. تعداد مطالب و نظرات درج شده در آن مشخص نیست.
بقیه یادداشت در ادامه مطلب
در فروردین سال 1392 وبلاگ دیگری به نام vccs راه اندازی کردم و راهی که در وبلاگ قبلی شروع کرده بودم را در این وبلاگ ادامه دادم. در این وبلاگ 217 مطلب و 447 نظر درج گردید. با اشکالات زیادی نظیر عدم درج عکس، عدم درج نظرات و یا ... که گاهگاهی در این وبلاگ بوجود می آمد، بر آن شدم که در خرداد ماه سال 1394 به سایت بلاگ اسکای با همان نام یعنی vccs نقل مکان نمایم. در این وبلاگ تا به امروز 220 مطلب و 459 نظر درج شده است.
با ازدیاد فعالیت شبکه های اجتماعی در فضای مجازی و مخصوصا ایجاد گروههای متعدد در زمینه های گوناگون علی الخصوص در بین همکاران اداره کل ارتباطات و ناوبری، به این باور رسیدم که ادامه کار وبلاگ در انبوه این گروهها و کانالها دیگر کار عبثی است و با درج این مطلب، مطلب دیگری در این وبلاگ درج نخواهم کرد.
از اینکه قصد قطع این ارتباط زیبا و قشنگ با شما دوستان را دارم خود به شخصه ناراحت و دلگیر هستم. اما هر آغازی، پایانی داشته و خداحافظی در اوج شاعرانهتر است. از شما دوستان و همکاران عزیز که همیشه مشوق و یاور من در طی این چهار سال بودید بسیار سپاسگزار و ممنونم. در این چهار سال از نظرات شما همراهان بهره وافر بردم و لحظه های شاد و غمگینی را با یکدیگر تجربه کردیم که با هیچ کلمات و عباراتی نمی توان توصیف نمود. اگر در انتخاب مطالب، خبرها و یادداشتها بد سلیقگی و یا کج سلیقگی داشته ام، مرا ببخشید. اگر در بین انبوه مطالب و نظرات و پاسخ آنها، ناخواسته و غیر عمد، بطور مستقیم و یا غیر مستقیم توهین و تهمتی به هریک از همکاران، مسئولین، روسا و یا مدیران روا داشته ام، از صمیم قلب پوزش می طلبم. خدا را شاهد می گیرم که قصد و نیتی جز کمک به همکارانم و ارتقای اداره کل ارتباطات و ناوبری نداشته ام. امیدوارم همه عزیزان من را به بزرگواری خود عفو نمایند. کماکان در گروههایی از تلگرام که لطف کرده و این حقیر را اضافه نموده اند، در خدمتگزاری حاضرم.
ﯾﺎﺭﺏ ﺍﺯ ﻋﺮﻓﺎﻥ ﻣﺮﺍ ﭘﯿﻤﺎﻧﻪﺍﯼ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺩﻩ
ﭼﺸﻢﺑﯿﻨﺎ، ﺟﺎﻥ ﺁﮔﺎﻩ ﻭ ﺩﻝ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺩﻩ
ﻫﺮ ﺳﺮ ﻣﻮﯼ ﺣﻮﺍﺱ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﯽﺭﻭﺩ
ﺍﯾﻦ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺳﯿﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺰﻡ ﻭﺣﺪﺕ ﺑﺎﺭ ﺩﻩ
ﻣﺪﺗﯽ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺑﯽ ﮐﺮﺩﺍﺭ ﮐﺮﺩﯼ ﻣﺮﺣﻤﺖ
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﺮﺩﺍﺭ ﺑﯽ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺩﻩ
شاد، سلامت و موفق باشید
اول دیماه 1394- مهران محمائی
مهندس بس از باسخ شما به رایانامه ام. متوجه نشدم که آیا دیگه وبلاگت بسته است یا نیمه بسته ؟ آیا دیگه مطلب و تابیک نمیگذاری؟
oiix.blogfa.com
سلام.
بعله من دیگه از اول دی ماه سال گذشته دیگه در وبلاگم مطلبی درج نکرده و نخواهم کرد.
مهندس جان سلام
از حق اشعه چه خبر؟؟؟ این چه حق اشعه ای بود که 2-3 سال طول کشیده تا الان. اخرش هم 100 الی 200 تومان بیشتر نیست.
بهترین راه حل اینه که عملیات هوانوردی از بدنه شرکت جدا بشه. تا آقایان اداری خودشان را به ما نچسبونند. هرچی سنگ اندازی هست از طرف آقایان اداری هست.
مهندس وبلاگتو میخرم. کل وبلاگت با همه مطالبش و خودت هم روش بعنوان ادمین استخدامت میکنم. چند؟؟؟ ولی باید هر چی من میگم مطلب بزاری
دوست عزیز اگه من خریدنی بودم، خیلی زودتر از اینها باید خودم رو می فروختم
سلام
مهندس جان البته این حرکت برای رفع تبعیض باعث بوجود آمدن تبعیضی بس بزرگتر بین نیروهای شهرستانی و تهرانی و یا به عبارت بهتر مراکز با حواشی شد و همین مساله شکاف بزرگی در الکترونیک کشور ایجاد کرد که تبعات آنرا بعدها همه همکاران بهتر و بیشتر خواهند دید
دوستان تهرانی وارد قلعه شدند و گفتند قلعه شاه مال منه و شهرستانیها بیرون در قلعه ماندند در حالی که همه یک هدف را دنبال میکردند، جالب است که کوچکرین حرکتی از جانب دوستان برای رفع این تبعیض صورت نگرفت و بازخورد آن در گروههای تلگرامی و نوع دیالوگ همکاران تهرانی و شهرستانی به عینه دیده میشود.
امیدوارم روزی دوباره اعتماد بین همکاران برقرار گردد.
درود بر شما
من متوجه نشدم. کدام حرکت؟
سلام مهندس جان تشکر از زحمات چند ساله شما و تاسف برای تعطیلی این وبلاگ. یک سوال و یک پیشنهاد داشتم. سوالم اینه که چه مدت به ایام بازنشستگی شما مونده و باید بگم داشتن همکارانی مثل شما و آقایان مطهری و جبله و ... جدا مایه افتخار ماست.و پیشنهادم اینه که با توجه به جا افتادن این وبلاگ بین همکاران بجای تعطیل کردن اون اعلام کنید هر کدام از همکاران که تمایل داره با شما تماس بگیره و زحمت بکشه و اداره همین وبلاگ رو البته با مدیریت جدید بعهده بگیره تا حداقل دستاوردهای چند ساله محفوظ بمونه و نیاز به شروع از نو نباشه. و در پایان برای شما زیباترینها را از پروردگار بزرگ میطلبم.
درود بر شما و ممنونم از لطفتان
تاریخ بازنشستگی من اول تیر 95 می باشد ولی ممکنه آخر همین سال خودم رو بازنشسته کنم. روی پیشنهادتون هم فکر می کنم.
جناب محمایی عزیز
در این مدت نه چندان بلند از مطالب جنابعالی چه علمی و چه صنفی استفاده کردیم به تصمیم جنابعالی ارج مینهیم و فکر میکنم با ظرفیت سازیهای جدید در افراد به استقبال اینده ای بهتر برویم.
موفق و سلامت باشید
سلام مهندس عزیز
درست است که بی تفاوتی خوانندگانِ وبلاگتان با آن آمارهائی که برای هشدار نمایش میدادید ، برایتان درد بی دوا درمان شده است، ولی سرقفلی این وبلاگ را نیز در نظر داشته باشید..
تلگرامو واتساپو بیتاک و اینستاگرام و وایبر و تانگو لاینو منوتو تی وی را هم بهانه نکنید.
بد نیست که یک پست هم از درد دلت بنویسی.
پیشنهاد میکنم که برای خواننده ننویسید، هرچند که تشویق و ترغیب خواننده میتواند بر کیفیت کارت تأثیر بسیاری داشته باشد، ولی بهتر است برای دل خودتان بنویسید.
از درد دل یا دل دردتان بنویسید و منتظر قضاوت هیچکس هم نباشید.
هرچند که خود شما هم تا حدودی در پیچ و خم قوائد بی سرو ته اداری ، با وجود بالادستیهای معلوم الحال همچون ذغال گداخته در آب یخ هستید ، ولی به امید نظرات عزیزان جغد صفت با چشمهای گشاده و گردنهای دوار نباشید ...
اینها را تا مورچه ای مستقیم گاز نگیرد ، آخ نخواهند گفت و درد دیگران و خودشان را همانند قورباغهء درون آب داغ مانده ، حس نخواهند کرد..
سکوت در برابر تمام این بدبختها به امید ذره ای عزت از طرف اربابان نوکر صفت است ، که در اغلب اوقات بدون جیره و مواجب به اجل یا به بازنشستگی ختم شده است و میشود.
یا اگر رفتاری خارج از عرف انسانی و قانونی از طرف مدیران دیده اند یا در وبلاگ شما و یا جای دیگر خوانده اند ، هیچ احساسی نسبت به آیندگان و وطن بر باد رفتهء خود نداشته و ندارند و همانند عزیز شیرازی در مثل ، حال و جون اعتراض و اشاره و حتی اخمی ساده هم نداشته و ندارند.
قانون و انسانیت ، با نظارت دائمی شهروندان حراست میشود که متأسفانه شهروندان ما خود را در صف ناخنک به فساد و بی قانونی میبینند و ملاحظه میکنند و به امید بهره برداری از آن دم نمیزنند و نظر نمیدهند و کامنت هم نخواهند گذاشت..
با احترام به عزیزانی که حتی در حد یک شکلک اهل کامنت گذاشتن هستند، برای اطمینان از جغد صفتی خوانندهای وبلاگتان پیشنهاد میکنم آمار نظرات برای پستهائی که بوی پول یا امتیازات اداری میدهد با آمار نظرات برای پستی که بوی روشنگری یا انتقال اطلاعات میدهد را مقاسیه کنید.
در هر صورت به همراهی جماعتی دل خوش نکن که اگر نظرات واقعیشان در مورد خودت را بدانی از غم و افسرگی همزبانی و هم دلی با آنها سر به بیابان خواهی گذاشت. همانها که سالهاست شجاعانه در پی احقاق حقوقشان بودید و برایشان توفیق زیارت جناب بخشی زاده را پیدا کردید و در این راه توبیخ اداری شدید و لرزه بر کانون گرم خانواده تان وارد کردید و امروز خودتان را خسته و فرسوده از نوشتن و پیگیری امورشان میبینید..
در هر صورت بسته شدن وبلاگ خیال خیلیها را راحت خواهد کرد که هراز گاهی دلواپس مطالب روشنگرانه و کامنتهای اشرار بودند..
در پایان با آرزوی سلامتی برای خودت و خانوادهء عزیز و محترمت و با آرزوی انصرافت از این تصمیم دخترانه ، توجه تان را به نکته ای از بنجامین فرانکلین جلب میکنم.
برای جاودانه شدن یا چیزی بنویس که ارزش خواندن داشته باشد.یا کاری کن که ارزش نوشتن داشته باشد.
کی به کیه شاید این وبلاگ در هزارهء بعدی جزء تراشه های درسی مدارس باش..
پاینده باشید..
درود بر آقا اسماعیل عزیز
اول : یک گل برات بفرستم مثل بقیه پاسخها
دوم: من نه بصورت شفاهی حریف شما هستم نه بصورت نوشتاری. پس از گذشته و حال و آینده دستم بالا و تسلیم!
سوم: دوست تر داشتم شما هم مانند بقیه تصمیمی که بهر دلیلی گرفته ام را قبول می کردی. چون تاییدت برایم مهم بود.
چهارم: اراده و سعی من در اداره این وبلاگ ایجاد تاثیری هر چند کوچک بر جامعه متشکل از دوستان و همکارانم در اداره کل بود. چه از لحاظ مالی، چه از لحاظ کاری و چه از لحاظ انسانی. این اراده و سعی دیگر نیروی جوان می طلبید و فکری جوان. این فانوس را خاموش می کنم تا دیگری نورافکنی بس نورانی تر را روشن کند. تا همه از روشنایی درخشان آن بهره مند شویم.
در انتهای پاسخم شعار انتخاباتی خود را ( اگر روزی رییس جمهور این مملکت می شدم ) برایت می نویسم: هر ایرانی در هر شغل و پست و منصبی که هست سعی کند یک گام به جلو بردارد ودر نتیجه این کار، کل مملکت با گامی بلند به طول مجموع قدمهای مردم شریف آن به جلو رانده خواهد شد.
عزت زیاد و ممنون از لطفت
بچه ها بچه ها از هر گروه و هر نژاد، دست بر دست هم باید نهاد
فارغ از هر زنده باد و مرده باد، سر به راه مملکت باید نهاد
درود بر شما
از زحمات شما در این چند سال تشکر میکنم.خیلی برای اعتلای جایگاه الکترونیک تلاش کردید.احسنت بر همت شما.
بنده به نظر شما احترام میگذارم.اما جای خالی این وبلاگ احساس خواهد شد زیرا در بین همه همکاران از جایگاه وبژه ای برخوردار بود.
با سلام و احترام
بنده نیز به نوبه خودم از تلاشها و زحمات شما مهندس محمایی عزیز در طول این 4 سال که در جهت اطلاع رسانی به همکاران محترم و ایجاد یک وفاق صنفی و حتی فراصنفی بود کمال تشکر را دارم. البته امیدوارم باز هم بتوانیم از اطلاعات خوب شما بهره مند شویم.
انشالله که با بالابردن دانش و آگاهی های خودمون با اولویت زمینه های تخصصی و شغلی و همچنین در زمینه آگاهی به حقوق پرسنلی و صنفی خود بتوانیم جایگاه حقیقی و تخصصی خود را در صنعت معظم هوانوردی تثبیت کنیم.
درود و سلام به همه دوستان


به دلیل عدم دسترسی به اینترنت در هفته گذشته نتونستم پاسخ نظرات و محبت تک تک عزیزان و همکاران گرامی را به صورت جداگانه بدهم. ممنون و ارادتمند همه شما دوستان خوبم هستم و از لطف شما سپاسگزارم.
سلام مهران خان.
تصمیم خلاقانه ای گرفتی، ممکنه درست نباشه اما خلاقانه و فعالانه است.
با توجه به ویژگیهای جالب اخلاقی و حرفه ای شما، خواهش میکنم اگر امکان تمدید دوره خدمت و تعویض بازنشستگی بود. باز هم تو شرکت بمون. البته اگر ضرر مادی و معنوی نداره.
اتفاقا وبلاگ شما بسیار هم تاثیرگذار است انبوه گروه های تلگرامی و غیره را بنده به شخصه به دلیل فضای مسموم و بحث و جدل های بی مورد نمیتوانم تحمل کنم و تنها رسانه ای که هر روز به آن سر میزنم همین وبلاگ شما می باشد لطفا در تصمیم خود تجدید نظر کنید
مهندس محمائی عزیز
وبلاگ شما کارکرد خودش رو داره و از محدودیتهای شبکه هایی مثل تلگرام برخوردار نیست، هر چند برای شما مشکلات زیادی به همراه داشت
ان شاءلله در شبکه های دیگر از تجربیات و نظرات شما استفاده کنیم
دستت درد نکنه خیلی زحمت کشیدی همکار بهترین دوران کاری ام که هیچ وقت نتوانستم دوستی ها و محبت ها را آنگونه که باید پاس بدارم.
بیا برگرد تا خونه از عادتت سیر نشده
دلا دلگیر نشده
تا نگام جونه و پیر نشده
از طرفی :
تو ماهی و من ماهیه این برکه کاشی
اندوه بزرگیست زمانی که نباشی
تو ماهی و من ماهیه این برمه کاشی
انزوه بزرگیست : چه باشی ؛چه نباشی
امیدوار بودم این دریچه که نوری در تاریکی شرکت تابانده بود نبندید اما اگر تصمیم شما اینه با تمام حسرت به این تصمیم احترام میگذارم و امیدوارم حداقل بخش نظرات آخرین مطلب رو برای تبادل نظر و درج اخبار بین همکاران باز بگذارید. از شما عزیز دل بی نهایت ممنونم.
سلام مهندس عزیز از همه زحمات شما ممنونم میدونم با همه اخلاص و فداکاری قدم در این راه که کم اذیت برای شما نداشت گذاشتید و میدونم که یک عده آدم که خودشون جرات دفاع از حق خودشون رو ندارند مثل همین آقای منصور با طلب کاریشون دل زدتون کردند. همیشه از این دست آدمها هستند اما انسانهای قدر شناس هم قدر زحمات شما رو میدونند امیدوار بودم این دریچه که نوری در تاریکی شرکت تابانده بود نبندید اما اگر تصمیم شما اینه با تمام حسرت به این تصمیم احترام میگذارم و امیدوارم حداقل بخش نظرات آخرین مطلب رو برای تبادل نظر و درج اخبار بین همکاران باز بگذارید. از شما عزیز دل بی نهایت ممنونم.
با عرض سلام و احترام هر چند که میدانم در حد و اندازه شما نیستم اما دوست دارم از شما تشکر کنم و برایتان آرزوی سلامتی دارم شما هم ما را ببخشید
با عرص سلام د ادای ادب و احترام برای این چند سال زحمت جنابعالی بنده هر روز یا روز در میان از وبلاگتان سرکشی میکردم از این که اقدام به این کار نموده اید ناراحتم چونکه این وبلاگ جایگاه خود را یافته بود و در حجم گروههای زیاد شبکه های یک روز در میان وبلاگ وزین شما قابل وثوق و اعتماد بود علی ایحال تصمیم شما برای مان محترم است و امیدواریم بطرق مقتصی به کارتان ادامه دهید و همچنین برایتان ارزوی موفقیت و سربلندی دارم. . التماس دعا
مهندس جان از صمیم قلب براتون ارزوی خوشبختی میکنم. خیلی زحمت کشیدی در این وبلاگ. دمت گرررم. دستت رو به گرمی می فشارم. من هم اذیتت کردم.
از اینکه دیگه نمیخای پست بزاری دلم تنگ میشه ولی از طرفی دیگر کار خوبی میکنی. چون دیگه به قول خودت بازده زیادی نندارد.
به امید روزهای خوشتر برای شما